وبلاگ عاشورایی امام حسین
این وبلاگ در جشنواره ملی وبلاگ های عاشورایی عضو است
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 16:9 ::  نويسنده : سهیل حیدری

 پيامبر صلي الله عليه و آله شخصاً سرپرستي امام حسين را به عهده گرفت و به وي توجهي فراوان داشت و روحش را با روح خود و عواطفش را با عواطف خويش آميخته ساخت. و بنابر آنچه مورخان مي گويند، انگشت ابهام خودرا در دهان وي مي گذاشت و آن حضرت، وي را پس از تولدش گرفت و زبانش را در دهان او گذاشت تا او را از تراوش نبوت، تغذيه دهد، در حالي که به او مي فرمود: «هان اي حسين! هان اي حسين! خداوند نپذيرفت جز آنچه را خود خواهد - يعني امامت را - که در تو و در فرزندانت باشد...» (1) .

و در اين باره «سيد طباطبائي» مي گويد:
ذادوا عن الماء ظمآناً مراضعه 
من جده المصطفي الساقي أصابعه
يعطيه ابهامه آناً و آونة 
لسانه فاستوت منه طبائعه
غرس سقاه رسول اللَّه من يده 
وطاب من بعد طيب الأصل فارعه
«او را تشنه از آب بازداشتند، آنکه جدش مصطفي از انگشتانش به او مي نوشانيد».
«گاهي (انگشت) ابهامش را به او مي داد و گاهي زبانش را تا اينکه سرشتهايش از او پاي گرفت».
«نهالي که پيامبر خدا از دست خود آن را آبياري کرد و بعد از نيکي اصلش، شاخه ها نيز نيکو گرديد».
پيامبر صلي الله عليه و آله در جان نوزادش، بزرگواريها و مکرمتهايش را فرو ريخت تامثالي از او و ادامه اي براي زندگيش باشد و در نشر اهداف و حمايت از اصولش نماينده او گردد.

 

تعويذ پيامبر براي حسنين

(تعويذ»: پناه دادن، در پناه آوردن، حفظ کردن کسي. و نيز به معني دعاهايي که بر کاغذ مي نويسند و به گردن يا بازو مي بندند براي دفع چشم زخم و رفع بلا و آفت (فرهنگ عميد).) از عنايت پيامبر صلي الله عليه و آله نسبت به سبطينش و از علاقه شديد آن حضرت بر نگهداري آنها از هر بدي و هر شرّ، اين بود که بسيار پيش مي آمد که آنها را تعويذ مي کرد.
«ابن عباس» روايت کرده: «پيامبر صلي الله عليه و آله حسن و حسين را تعويذ مي کرد و مي فرمود: أعوذ بکلمات اللَّه التامة من کل شيطان و هامة و من کل عين لامة. و مي فرمود: ابراهيم اين گونه دو فرزندش اسماعيل و اسحاق را تعويذ مي کرد» (2) .
و «عبدالرحمان بن عوف» مي گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به من گفت: «اي عبدالرحمان! آيا نمي خواهي تو را تعويذي بياموزم که ابراهيم دو پسرش اسماعيل و اسحاق را به آنها تعويذ مي نمود و من دو پسرم حسن و حسين را... کفي باللَّه واعياً لمن دعا و لا مرمي وراء امر اللَّه لمن رمي...» (3) .
«خداوند براي کسي که دعا کند، کافي نگهدارنده اي است و جاي تير انداختني بعد از امر خدا براي هرکس که تيربيندازد، وجود ندارد».
اين امر، بر عمق محبت و عطوفتي دلالت دارد که پيامبر صلي الله عليه و آله نسبت به آن دو داشته و اينکه آن حضرت بيم از آن داشت که چشم حسودان آنها را بزند، پس آن دو را با اين دعا از چشم بد حفظ مي کرد.

 

پاورقي

(1) المناقب 50:4.

(2) ذخائر العقبي، ص134. مشکل الآثار 72:4. 
(3) ذخائر العقبي، ص134.

 
 
 


پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 16:7 ::  نويسنده : سهیل حیدری

 پيامبر صلي الله عليه و آله شخصاً بيشتر مراسم شرعي تولد مولود مبارکش را به جاي آورد و اين اعمال را انجام دادند: 

اذان و اقامه

پيامبر صلي الله عليه و آله مولود بزرگوارش را در آغوش گرفت و در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپ او اقامه راخواند (1) و در خبر آمده است که: «اين عمل، نگهدارنده نوزاد از شيطان رجيم است» (2) .
نخستين صدايي که به گوش حسين عليه السلام رسيد، صداي جدش حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله بود؛ نخستين کسي است که به سوي خدا روي آورد و مردم را به طرف او خواند و سرود آن صدا: «اللَّه أکبر لا إله إلّا اللَّه...» بود.
پيامبر صلي الله عليه و آله
 اين کلمات را که جوهر ايمان و واقعيت اسلام را در بردارد، در جان فرزند نوزادش کاشت و او را به آنها تغذيه نمود و آنها از عناصر و ارکان وجوديش گرديد و در همه مراحل زندگيش، شيفته آنها شد، پس به سوي ميدانهاي جهاد شتافت و همه چيز را فدا کرد تا اين کلمات در زمين، بلندي يابد و نيروهاي خير و صلح، حاکم شود و نشانه هاي ارتداد جاهلي - که براي خاموشي نور خدا کوشا بود - درهم کوبيده و نابود شود.

 

نامگذاري

پيامبر صلي الله عليه و آله او را «حسين» ناميد همان گونه که برادرش را «حسن» نام نهاد (3) و مورخان مي گويند که عرب در جاهليتش اين دو نام را نمي شناختند تا فرزندان خودرا به آنها بنامند بلکه پيامبر صلي الله عليه و آله آنان را به وحيي از آسمان به اين نامها نامگذاري فرمود (4) .
و اين نام شريف، اسم عَلَمي شد براي آن ذات عظيمي که آگاهي و ايمان را در زمين منفجر ساخت و ياد آن، همه زبانهاي جهان را دربرگرفت و مردم شيفته آن شدند تا آنجا که نزد آنان شعار مقدسي براي همه نمونه هاي والا شد و شعاري براي هر فداکاري که بر اساس حق و عدل باشد.

 

اقوالي دور از واقع 
بعضي از منابع تاريخ و اخبار، به صورتهايي گوناگون، مطالبي را در مورد نامگذاري حضرت حسين عليه السلام آورده اند که خالي از تکلّف و ادّعا نمي باشند و آنها عبارتند از:
1 - آنچه هاني بن هاني از علي عليه السلام روايت کرده که گفت: هنگامي که حسن به دنيا آمد، رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و فرمود: پسرم را چه نام نهاده ايد؟ گفتم: اورا «حرب» ناميده ام. فرمود: بلکه او «حسن» است. و هنگامي که حسين متولد شد، فرمود: پسرم را چه ناميده ايد؟ گفتم: او را «حرب» ناميده ام. فرمود: بلکه او «حسين» است و هنگامي که سومي به دنيا آمد، پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و فرمود: پسرم را چه ناميده ايد؟ گفتم: «حرب». فرمود: بلکه او «محسن» است (5) .
به نظر ما اين روايت صحت ندارد؛ زيرا:
الف - سيرت اهل بيت عليهم السلام بر التزام دقيق به اسلام و عدم دور شدن از هيچيک از احکام آن استوار است و اسلام از ناميدن فرزندان به نامهاي جاهلي که نشانه عقب ماندگي و انحطاط فکري مي باشد، کراهت دارد. افزون بر اين، اين نام (حرب) اسم علمي است براي جدّ خاندان اموي که نماينده نيروهاي کينه توز و ستمکار بر ضد اسلام مي باشد، پس امام چگونه فرزندانش را به آن مي ناميده است؟!
ب - اعراض پيامبر صلي الله عليه و آله از نامگذاري سبط اولش به آن نام، موجب مي شد که امام را از نامگذاري بقيه پسرانش به آن، باز دارد.
ج - «محسن» به اتفاق مورخان در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و آله به دنيا نيامد، بلکه اندکي پس از وفات آن حضرت متولد شد و اين امر مؤکد مي سازد که
 روايت مذکور، ادعايي بيش نيست و صحت ندارد.
2 - «احمد بن حنبل» به سندش از امام علي عليه السلام روايت کرده گفت: هنگامي که حسن برايم متولد شد، وي را به نام عمويم «حمزه» ناميدم و وقتي که حسين به دنيا آمد، اورا به نام برادرم «جعفر» نام گذاشتم. پس رسول خدا صلي الله عليه و آله مرا فراخواند و فرمود: «خداوند مرا دستور داده تا نام اين دو را تغيير دهم، پس آن دو را حسن و حسين نامگذاري کن» (6) .
اين روايت نيز در ضعف، همچون روايت قبلي است؛ زيرا نامگذاري سبطين به اين دو نام، بر حسب مشهور، اندکي پس از تولدشان صورت گرفت و هيچ کس به آنچه احمد روايت کرده، نظر نداده است.
3 - طبراني به سندش از امام علي عليه السلام روايت کرده که فرموده است: «هنگامي که حسين به دنيا آمد، وي را به نام برادرم جعفر ناميدم، پس رسول خدا مرا فراخواند و به من دستور
 داد تا اورا حسين نام گذارم» (7) .
اين روايت در ضعف، با دو روايت قبلي هماننداست؛ زيرا حضرت امير المؤمنين عليه السلام در نامگذاري سبط و ريحانه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بر آن حضرت پيشي نجست و آن حضرت بود که - بر حسب آنچه مشهور بر آن است - وي را به اين نام، ناميد و روايات اهل بيت عليهم السلام بر آن اجماع دارند.

 

عقيقه

پس از گذشت هفت روز از تولد سبط پيامبر صلي الله عليه و آله آن حضرت دستور داد تا گوسفندي را برايش عقيقه کنند و گوشتش را براي فقرا تقسيم نمايند. و نيز دستور داد تا يک ران از آن گوسفند به قابله داده شود (8) و اين امر از جمله مواردي مي باشد که اسلام در زمينه هاي نيکوکاري و احسان، تشريع نموده است.

 

تراشيدن موي سر امام حسين

پيامبر صلي الله عليه و آله همچنين دستور داد تا موي سر فرزند نوزادش را بتراشند و هموزن آن را به فقرا نقره صدقه دهند (9) وزن آن، يک و نيم درهم شد (10) بر حسب آنچه در حديث آمده است و سر آن حضرت را با عطري مرکب از زعفران و مواد ديگر، بمالند و نهي فرمود از آنچه در جاهليت عمل مي شد که سر نوزاد را با خون مي ماليدند (11) .

 

ختنه

پيامبر صلي الله عليه و آله به اهل بيت خود فرمود تا نوزادش را در روز هفتم تولدش، ختنه کنند. پيامبر صلي الله عليه و آله ختنه طفل را در اين سن نورس، تشويق نمود؛ زيرا براي آن، پاکتر و طاهرتر است (12) .

 

پاورقي:

(1) کشف الغمة 3:2. تحفة الازهار و زلال الانهار. 
(2) علي عليه السلام روايت کرده که پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: «براي هرکس نوزادي به دنيا آيد، در گوش راستش اذان بگويد و در گوش چپش اقامه بخواند؛ زيرا آن برايش عصمتي است از شيطان رجيم». و مرا در مورد حسن و حسين به اين کار امر فرمود و اينکه با اذان و اقامه، فاتحة الکتاب، آية الکرسي، آخر سوره حشر، سوره اخلاص و معوذتين را بخواند. اين مطلب در دعائم الاسلام 148:1 آمده است.

(3) الرياض النضرة. 
(4) اسد الغابة 9:2. و در تاريخ خلفا، ص188 عمران بن سليمان روايت کرده گفت: حسن و حسين دو نام از نامهاي اهل بهشت مي باشند که عرب آنها را در جاهليت نشنيده بودند.

(5) نهاية الارب 213:18. الاستيعاب 384:1. تهذيب التهذيب 296:2. احمد بن حنبل، مسند 158:1. 
(6) احمد بن حنبل، مسند 257:1. 
(7) طبراني، المعجم الکبير 10:3.

(8) مسند امام زيد، ص 468. تحفة الازهار و زلال الانهار. و در کتاب الذرية الطاهرة، ص122 از عايشه روايت شده که رسول خدا صلي الله عليه و آله براي حسن و حسين، هر کدام دو گوسفند عقيقه کرد و در روز هفتم، براي آنها عقيقه نمود و فرمود: به نام وي ذبح نماييد و بگوييد: «بسم اللَّه اللهم لک و اليک هذه عقيقة فلان» و اين روايت را حاکم در مستدرک 237:4 آورده و گفته راوي آن سوار است و او ضعيف مي باشد و مشهور ميان فقها استحباب ذبح يک گوسفند در عقيقه است.

(9) الرياض النضرة. ترمذي، صحيح، نور الابصار، ص253. 
(10) دعائم الاسلام 187:2. 
(11) بحار 239:43.

(12) جواهر الاحکام، 260:31. و در آن آمده که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: «پسرانتان را در روز هفتم پاک گردانيد (ختنه کنيد) که آن پاکتر و طاهرتر است و براي سرعت روييدن گوشت، مناسب تر مي‏باشد و اينکه زمين چهل روز از بول شخص ختنه نشده، نجس مي گردد...».

 


درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ عاشورایی امام حسین و آدرس emamhooseinnl.LoxBlog.Com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان

خبرنامه وبلاگ:



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 154
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید





استخاره آنلاین با قرآن کریم