وبلاگ عاشورایی امام حسین این وبلاگ در جشنواره ملی وبلاگ های عاشورایی عضو است پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 17:4 :: نويسنده : سهیل حیدری
در سال 61 هجرى تلخ تريـن فاجعه تاريخ انسانـى به وقـوع پيـوست, روز عاشـورا بـود كه بهتريـن خلق به همـراه بهتـريـن نزديكان و بهترين اصحاب و بهتـرين مسلمانان در سرزمينـى كه به واسطه ايـن بهتـرينها, بهتـريـن شـد, شـربت شهادت را در عطـش وصــال دوست, سركشيدند.
اما در مقابل اين بهترينها, بدتريـن هايى نيز وجود داشت. اول آن كه كسانـى حضـرت امام حسيـن(ع) و يارانـش را به شهادت رساندنـد بدترين مردم بـودند. دوم آنكه بدتريـن ظلمها را بر آن حضرت روا داشتند به گونه اى كه به نحـوى دلخراش و جانسوز امام حسيـن(ع) و يارانش را به شهادت رساندند. بديـن گونه بود كه عاشورا جاودانه شد و خـداوند اجر ايـن همه جانفشانـى و مظلـوميت را چه زيبا در ايـن دنيا به آن حضـرت عطـا نمـود, چنـان كه به امـام حسيـن(ع) كرامات بسيار بخشيد و در محبت و زيارت و تربت آن بزرگـوار فارغ از عطاى اخروى, كرامت دنيوى بخشيد. در ترنـم باران معرفت چنيـن رسيده است: و در سيره ابـرار و نيكان آمـده است كه آنان حق آن مقام والا را مى شناختنـد و در سايه ايـن شناخت در مقام عمل حق او را گـرامـى مـى داشتنـد. بزرگان از رهگذر ايـن احتـرامات بزرگـى يافته انـد:
آيت الله العظمى اراكى: يكى از ملازمان ايشان نقل نموده كه برنامه معظم له ايـن بـود كه هر روز بالاى بام مـى رفتند و به حالت ايستاده به خـوانـدن زيارت عاشورا مـى پرداختند و صد لعن و صـد صلـوات كه در زيارت عاشـورا وارد شده است مقيد بـودند بطـور كامل قرائت كنند و ايـن برنامه ايشان به هميـن نحـو يعنى بالاى بام و رو به قبله حتى در روزهاى برفى و سرد هم بدون كـم و كاست ادامه داشت تا موقعى كه توانايى جسمى داشتند.(4) شيخ مرتضى نواده شيخ انصارى: در شرح حال ايشان آورده اند كه از جمله عادات او خـوانـدن زيارت عاشورا بـوده كه در هر روز دو بار, صبح و عصر آن را مى خـواندند و بر آن بسيار مواظب بـودند, بعد از وفاتـش كسى او را در خـواب ديد و از او احوالش را پرسيد. آيت الله ميـرزا ابـوالقـاسـم محمـدى گلپـايگـانى: آيت الله سيـد زيـن الـديـن طبـاطبـايــى: روزى ايشـان از وصف كـربلا و روز عاشـورا بـراى دوستـان تعريف مـى كـردنـد و همچنيـن در اهميت زيـارت عاشـورا گفتند: آقا نجفى قوچانى: ايشان در ضمـن خاطرات خـود مـى گـويد: روزى بنا گذاشتـم چهل روز زيارت عاشورا روى بام مسجد شاه (اصفهان) بخـوانـم و سه حاجت در نظر داشتـم, يكى قرض پدرم ادا شـود و يكـى مغفرت و ديگرى علمـم زياد شـود و درجه اجتهاد, پيـش از ظهر شـروع كـردم و هنـوز ظهر نشده تمام مى شـد, از اول تا به آخر دو ساعت طـول مـى كشيـد, چهل روز تمام شد. يك ماه نگذشت كه پدرم نوشته بـود كه قرض مرا موسى بـن جعفر(ع) ادا كرده, مـن به او نـوشتـم بلكه سيـدالشهداء ادا كرد. (وكلهم نور واحد) چـون قـوى دل شده در ماه محرم و صفر جهت مطلبـى كه در نظرم اهـم مطالب بـود, چهل روز زيارت عاشـورا روى بام مسجد خـواندم, با اهتمام تمام و كمال احتياط, به ايـن معنى كه در آن دو سـاعت همه را رو به قبله, سـر پـا در مقابل آفتـاب ايستاده بودم تا تمام مى شد. پی نوشت ها : نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||
|